تایتانیک
تایتانیک (به انگلیسی: Titanic) فیلمی عاشقانه است به کارگردانی جیمز کامرون ساخته شده در سال ۱۹۹۷ کمپانیهای آمریکایی پارامونت پیکجرز و فاکس قرن بیستم است. این فیلم بعد از فیلم آواتار (فیلمی از همین کارگردان) پرهزینهترین فیلم تمام دوران هاست. ماجرای فیلم داستان غرق شدن تایتانیک، بزرگترین کشتی زمان خود است. فیلمنامه تایتانیک آمیزهای از واقعیت و افسانه است. برخی شخصیتهای این فیلم در کشتی تایتانیک حضور نداشته اند. تایتانیک بعد از فیلم آواتار دومین فیلم پرفروش تاریخ سینماست.
این فیلم مانند بن هور و ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه بادریافت ۱۱ جایزه اسکار بیشتر از دیگر فیلمهای دههٔ ۹۰ سینمای آمریکا، که بسیاری از آنها جنگی و رزمی بوده اند درخشیده است و در ردیف برگزیدهترین و بهترین آثار سیتمایی به شمار می آید.
چند فیلم دیگر به همین نام و داستانی کم و بیش همانند، ساخته شدهاست. یکی از آنها شب به یاد ماندنی است که در سال ۱۹۵۸ و با کارگردانی روی وارد بیکر ساخته شد.
خلاصه داستان
یک جوینده گنج به نام «بروک سوت» که به دنبال الماس مشهوری در بقایای کشتی غرق شده تایتانیک است، صندوقچهای در کشتی پیدا میکند که در آن نقاشی از چهره زنی جوان با الماسی بر گردن به چشم میخورد. پس از نمایش نقاشی در یک برنامه تلویزیونی، خانم پیری به اسم «رز داوسن» ادعا میکند که همان زن نقاشی است. او را به محل غرق کشتی میبرند تا به جستجوگران کمک کند جای الماس را پیدا کنند، اما بجای این کار او داستان غرق شدن کشتی تایتانیک را برای همه آنگونه که خود از نزدیک دیدهاست، بازگو میکند. رز داوسن ۱۷ ساله و ثروتمند تصمیم میگیرد با کشتی به آمریکا برود و در آنجا با «کال هاکلی» ازدواج کند. مادرش او را مجبور کرده تا به این ازدواج تن در دهد.آنها سوار کشتی تایتانیک میشوند و کشتی حرکت میکند. یک شب رز تصمیم میگیرد تا از بالای کشتی خودش را در آب بیندازد. اما مسافر فقیر و جوانی به اسم «جک داوسون» که کارش نقاشی است، او را نجات میدهد. «جک داوسون» همراه با دوستش بلیط تایتانیک را دربازی پوکر بردهاند. آنها بتدریج بیشتر با هم آشنا میشوند و این آشنایی منجر به عشقی عمیق بین آندو میشود. هاکلی و مادر رز میکوشند تا آنها را از هم جدا نگه دارند. خدمتکار هاکلی به دستور او گردنبند الماسی راکه هاکلی به رز هدیه داده را در جیب جک میگذارند و افسران کشتی به جرم دزدی به او در طبقه پایین کشتی به لوله دستبند میزنند. کشتی به یک کوه یخ شناور برخورد کرده و شروع به غرق شدن میکند و همه خدمه و مسافرین کشتی در تلاشند تا راه نجاتی برای خود بیابند. ابتدا زنها وبچهها را در قایقها میگذارند و نجات میدهند. در این بین در طبقهٔ زیرین که جک ذر انجا زندانی است رز تبر بزرگی برمی دارد و دستبند جک را میشکند وبا هم به سمت بالا میروند. توماس اندروز به رز جلیقه نجات میدهد و افسران رز را به قایق میبرند اما او پیش جک برمیگردد. مادر رز با قایق نجات پیدا میکند و هاکلی هم کودکی را بغل میگیرد و به قایق میرود و نجات مییابد. قایق غرق میشود و تعداد زیادی از مسافران روی اب میمانند و یخ میزنند جک رز را روی قطعه چوبی میگذارد و از رز قول میگیرد زنده بماند. قایقها دوباره برمی گردند تا زنده ماندهها را نجات دهند ولی فقط رز زنده بود و نجات یافت به این ترتیب جک برای زنده ماندن رز یخ میزند و میمیرد. پس از ۸۴ سال الماس دست رز است و ان را در دریا میاندازد.
شناسنامه
خدمه کشتی
جایزهها
تایتانیک یازده جایزه اسکار برد.
نظرات شما عزیزان:
+تاریخ ارسال: چهار شنبه 9 شهريور 1390برچسب: , در ساعت 9:23 توسط افشین طباخی |